تركيب كلمات پركاربرد در عربي


لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

آمين

اسم فعل امربه معني استجب  و مبني بر فتح

آنفا"

ظرف زمان ومنصوب

اُخري

غير منصرف است « به علت صفت وتانيث

اهلا" وسهلا"

ادات (تحسين وترحيب)به معني خوش آمدي         مفعول به براي فعل محذوف

اولو

جمع «ذو»ازلفظي ديگر،به معني دارندگان ،اعرابش مانند جمع مذكر سالم

ايّاك

ازالفاظ تحذيراست و مفعول به  براي  فعل محذوف

ايضا"

به معني  نيز  و همچنين –مفعول مطلق براي فعل  محذوف

اين

به معني  كجا     ظرف مكان  ومبني بر فتح

بضع و بضعه

مابين سه تا نه  را گويند

تعسا"

مفعول مطلق براي فعل معذوف وبراي نفرين به كار مي رود

ثم

اشاره براي مكان بعيد به معني  هناك- مبني بر فتح ودر محل نصب

ثم

حرف عطف براي ترتيب وتراخي «بامهلت » مثل : جاء سعيد ثم فريد يعني ابتداسعيد آمد سپس فريد

جميع

ازالفاظ تاكيد معنوي

حاشا

ادات استثنا مابعدش  منصوب است يا مجرور

حسنا"

مفعول به براي فعل محذوف  يعني فعلت حسنا"

حقا"

مفعول مطلق براي فعل محذوف

حين

ظرف زمان مبهم

حي،حيهل،حي هلا

اسم فعل امر به معني اقبل  و  عجل

خلال

ظرف مكان و منصوب

خوف

مفعول به است مثل « طرب التلميذ خوف المعلم »

دع

فعل امراز(ودع ، يدع ) به معني ترك

دون

ظرف مكان است وبيشترين كاربردش نصب است بنابر ظرفيت

ذات

اسم به معني :     صاحبه               ومؤنث ذو

ذر

فعل امر به معني اترك

رويد

دراصل ارواد مصدر باب افعال است كه تصغير وترخيم شده به معني (مهلا" ،رويدا" )مفعول مطلق است

زمان

اعرابش مانند اسبوع است يعني ظرف زمان و منصوب

سبحان

مفعول مطلق براي فعل محذوف

سمعا" وطاعه"

مفعول مطلق براي فعل محذوف

شطر

 به معني سوي وجانب – ظرف زمان ومكان

صباح ، مساء

ظرف زمان منصوب

صبرا"

مفعول مطلق براي فعل محذوف

طوبي

به معني جنت و سعادت  و هميشه مبتدا است وخبرش جار ومجرور

طوعا"

حال  و منصوب

عل

مخفف لعل

قاطبه

حال به معني جميعا"

كافه

حال ومنصوب به معني كل

كيف

اسم است ومبني بر فتح

لات

درعمل و معني مانند ليس است وبايد اسم وخبرش از اسماء زمان باشد

لدي

ظرف زمان يا مكان مبني بر سكون به معني عند

هيا

اسم فعل امر به معني « اسرع »

هيهات

اسم فعل امر به معني بعد

يوم

ظرف زمان واعرابش مانند اسبوع است

اربا" اربا"

به معني عضوا" عضوا   -حال ومنصوب

ازاء

ظرف مكان به معني مقابل

ارضون

جمع ارض واز اسم هاي ملحق به جمع مذكر سالم

اسبوع

اگر دلالت بر زمان كند وصحيح باشد كه جلوش في بگذاريم ظرف است درغير اين صورت اعرابش بستگي به نقش آن دارد

اف

در لغت به معني چرك اطراف ناخن  وگفته شده « چرك گوش » اسم فعل مضارع است به معني اتضجركثيرا"

حذار

اسم فعل امر به معني  احذر

 



نظرات شما عزیزان:

صادقی
ساعت15:56---2 بهمن 1391
باسلام بسیار عالی است خیلی حوصله به خرج داده اید و من ازبسیاری از این مطالب استفاده خواهم کرد. موفق باشید.

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 10 مهر 1390برچسب:, | 9:13 بعد از ظهر | نویسنده : خلیلی |

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • آراد